بارالها...

بارالها! سپاس تو را بر پرده‌پوشیت پس از علمت و بر عافیت‌دادنت بعد از آگاهی‌ات؛ چرا که هریک از ما کارهای عیب‌دار کرده‌ایم و تو آن را علنی نساخته‌ای و مرتکب زشتی شده‌ایم و تو رسوا نساخته‌ای و در خفا کارهای بد کرده‌ایم و تو کسی را بر آن دلالت ننموده‌ای، چه بسا نکوهیده که ما مرتکب شده‌ایم و چه بسیار فرمان که ما را بر آن مطلع فرمودی و ما از آن تخطی کردیم و بسا زشتی‌ها که اندوختیم و بسا خطاها که دست به ارتکاب آن زدیم که تو خود از آن اطلاع داشته‌ای،‌ صرفنظر از بینندگان دیگر؛ و تو از هرکس دیگری بر افشای آن تواناتر بودی، عافیت تو در جلوی چشمان ایشان پرده‌وار فرو افتاد و چون سدی جلوی گوش‌هایشان را گرفت.

 

صحیفه سجادیه

  • نظر از: رحیمی
    1397/04/11 @ 11:25:29 ب.ظ

    رحیمی [عضو] 

    درد گناه

    عمری تباه کردم عمر گرانبهارا

    دیدم ره درست و رفتم ره خطارا

    دشمن مرا صدازد از دوست غافلم کرد

    دنبال غیر رفتم گم کردم آشنارا

    درسینه آه دارم درد گناه دارم

    جز توبه نیست درمان این درد بی دوارا

    هم مرگ پیش پاو هم عمر رفته از دست

    یارب ببخش مارا یارب ببخش مارا

    گیرم زدر برانی در پشت در بمانم

    غیراز در تو دارم یاسیدی کجارا

    من برده ام همیشه کوه گناه بردوش

    تو کرده ای هماره با بنده ات مدارا

    از خویش نا امیدم لا تقنطوا شنیدم

    یأس مرا گرفتی دادی به من رجارا

    هرکس زپادر افتد بردامنی زند چنگ

    ای خاندان عصمت من دامن شمارا

    میثم تمام عالم آرند سر به سجده

    هرکس گرفته خاکی تو خاک کربلا را

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.